یکی از رایج ترین سوال هایی که معمولا در ذهن والدین شکل می گیرد این
است که آنها از چه زمانی می توانند حق انتخاب لباس را به خود بچه ها بدهند؟ یا
اینکه اصلا بچه ها میتوانند در خرید تمام پوشاک و وسایل خود حق اظهار نظر داشته
باشند یا نه؟...
متاسفانه
گاهی برخی از والدین در دادن حق انتخاب هنگام خرید پوشاک یا سایر وسایل مورد نیاز
به فرزندشان، افراط یا تفریط میکنند؛ مثلا یا تمام کالاهای مورد نیاز کودک را
خودشان به تنهایی می خرند و او را مجبور به استفاده خواسته یا ناخواسته از آنها می کنند،
یا اینکه از یک سنی به بعد کودکشان را در خرید تمام پوشاک و لوازم مورد نیازش آزاد
می گذارند و فکر می کنند با این کار باعث بالا رفتن اعتمادبهنفس و استقلال بچهها
می شوند.
وقتی ما می خواهیم حق انتخاب را در هر زمینهای به هر فردی بدهیم، باید آن فرد در صلاحیت شناخت ضررها و منفعت های انتخاب خود باشد. مثلا وقتی که حق انتخاب کفش را به طور آزادانه به بچه ها می دهیم، به طور حتم آنها توانایی سنجیدن کارکرد، جنس مناسب، قیمت مناسب و حتی نوع استفاده از کفش را به خوبی ندارند، بنابراین ممکن است کفشی گران قیمت اما ناکارآمد را انتخاب کنند. با این حساب باید این فرضیه که حق انتخاب مطلق باعث ارتقای شخصیت و بالا رفتن اعتماد به نفس بچهها می شود را رد کرد. یعنی اگر فردی مانند فرزند کوچک شما هنوز به سطح شناخت و آگاهی لازم برای انتخاب های خود نرسیده باشد و شما به او حق انتخاب مطلق بدهید، به طور حتم نه تنها شخصیت او ارتقا پیدا نمیکند، بلکه شخصیت و اعتماد به نفسش با انتخاب های غلط، نامناسب و نا به جایی که خواهد داشت، پایین هم خواهد آمد. گاهی بچه هایی که حق انتخاب مطلق دارند با قرار گرفتن در شرایط خاص متوجه انتخاب نادرست خود می شوند و اعتماد به نفسشان هم به واسطه همین انتخاب اشتباه پایین میآید. مثلا ممکن است بچه ها برای مدرسه خود کیف و کفش یا لباس مناسبی انتخاب نکرده باشند و مدت کمی که از سال تحصیلی شان گذشت با پوششی نامناسب یا وسایلی به درد نخور روبرو شوند و جلوی بقیه احساس خجالت کنند. به این ترتیب می بینید که دادن حق انتخاب مطلق به بچه ها کار منطقی و درستی نیست و انتخاب های نادرست می توانند اعتمادبهنفس بچهها را تخریب و آنها را دچار مشکل کنند.
البته نکته هایی که تا اینجا به آنها اشاره کردم به معنای گرفتن مطلق حق انتخاب از بچه ها هم نیست. یعنی والدین میتوانند ملاک های مناسبی برای انتخاب پوشاک یا لوازم مورد نیاز بچهها در ذهن داشته باشند ولی درنهایت سلیقه انتخاب رنگ و مدل را به خود آنها بسپارند. مثلا شما می توانید برای خرید کیف مدرسه، چند مدل کیفی که از جنس و قیمت مناسبی برخوردار است کنار هم بگذارید و از فرزندتان بخواهید که خودش یکی از آنها را انتخاب کند. در مورد خرید پوشاک هم همین مساله صدق می کند. والدین میتوانند خودشان لباس های مرغوبی را برای بچه ها انتخاب کنند و انتخاب طرح و در نهایت رنگ را به آنها بسپارند. با این حساب، ما «همه یا هیچ مطلق» در انتخاب بچهها نخواهیم داشت. یعنی با اینکه خودمان با توجه به موردهایی که توان سنجش آنها را داریم، تعیین میکنیم که بچهها چه چیزی بخرند، اما به دلیل نظرخواهی از آنها در انتخاب طرح و رنگ، باعث تقویت اعتماد به نفس در فرزندانمان میشویم. درنهایت هم باید یادآور شوم که همین نوع حق انتخاب هم باید از حدود 6-5 سالگی آغاز شود.
استفاده از لباس فرم در برخی مهدهای کودک، مراکز پیش دبستانی و تمام مدرسه ها میتواند مفهوم همگن بودن را به بچهها منتقل کند و خود این همگن بودن هم میتواند بسیاری از مشکلات بچه ها را در برخی از مناطق و مکان ها کم کند، یعنی اگر قرار باشد بچه ها هر روز یک رنگ و مدل لباس بپوشند و حواسشان به خاطر نوع لباس ها مدام سر کلاس پرت باشد دیگر نمی توانند توجه و تمرکز لازم را روی آموزش هایی که می بینند داشته باشند. از طرفی هم ممکن است پوشیدن لباس هایی با طرح و جنس های خاص، باعث ایجاد تضاد طبقاتی بین بچه ها شود. اما وقتی همه یکرنگ و یک مدل باشند، دیگر زمینهای برای پز دادن یا دلمشغولی بچه ها به لباس های همدیگر پیش نمیآید. نکته مثبت دیگری که پوشیدن لباس های فرم برای بچه ها دارد، ایجاد حس تعلق در آنهاست؛ یعنی مثلا وقتی بچهها را به اردو یا تفریح میبرند، آنها با افتخار به دیگران یا سایر بچه ها می گویند که تمام بچه هایی که لباس سبز یا آبی دارند برای مهدکودک یا مدرسه فلان هستند. به طور کلی ما از حدود سن 5 یا 6 سالگی، آموزش های کلاسیک را به بچه ها شروع می کنیم اما تمام مواردی که گفتیم به شرایط فرهنگی جوامع هم بستگی دارد. یعنی ممکن است پوشیدن لباس فرم در مهدهای کودک یا حتی مدرسه های خیلی از مناطق یا کشور های دیگر مرسوم نباشد. با این حال بد نیست بدانید که استفاده از لباس های فرم در مدرسه ها و سایر ارگان ها با اهداف خاصی همراه است. مثلا هدف مدرسه ها این است که بچه ها دچار حواس پرتی در طول ساعت درس و مدرسه نشوند یا بخواهند حس همگنی و تعلق را در آنها افزایش دهند.
دکتر نسرین امیری
فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان
عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی